تفکر بسیجی چگونه جهانی میشود؟
مصطفی هدایی
بسیج یك حركت اجتماعی است كه در هر جامعهای با توجه به فرهنگ آن جامعه و به اشكال مختلفی در اثر شرایط خاص بهوجود میآید . حتی در دوران صدر اسلام در شرایط خاصی مسلمانان داوطلبانه در مساجد گردهم میآمدند تا توان خود را از نظر نیروی انسانی و تجهیزات نظامی برای مقابله با دشمنان اسلام بسیج كنند. انقلاب اسلامی ایران كه الهام گرفته از اسلام ناب محمدی (ص) بوده از نخستین روزهای پیروزی با توطئههای گسترده دشمنان اسلام روبه رو شد. به همین جهت از درون اقشار میلیونی مردم بهطور خودجوش، حركتی در جهت حفظ و حراست دستاوردهای انقلاب و پیروزی بزرگی كه نصیب امت اسلامی شده بود، بهوجود آمد و بسیج شكل گرفت. آرمان والا و ایده بلند و هدف عالی انقلاب اسلامی ما را چنین میسازد كه از چار چوب مرزهای ایران بگذرد و دروازههای ملل محروم و تودههای مظلوم و مستضعف جهان را بگشاید و پیام آرامش بخش و رسالت انسانی و رهایی بخش خویش را بگوش جان آنها برساند و زمینههای حكومت عدل الهی و جهانی امام عصر
(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را آماده سازد. و از این روی، بسیج تمام نیروهای فعال و آمادگی جهت تحقق این آرمان ارزنده انسانی، امری ضروری و طبیعی به نظر میآید.
و از اینجا بود كه امام خمینی (ره) این قلب تپنده انقلاب و پیامآور آزادی و كرامت و هویت اسلامی و انسانی این قرن جهت مبارزه همه جانبه با آمریكای جهانخوار كه هر روز برای گسترش تجاوزات و سبعیت خویش، چنگ و دندان نشان میدهد و در رویارویی با همه ابرقدرتهای تجاوزگر و تیز، رشد انقلابی نهضت اسلامی مان
روز 5/9/58 را بسیج عمومی اعلام فرمودند و هدف از تشكیل بسیج را گفتند كه «مملكت اسلامی باید همهاش نظامی باشد و تعلیمات نظامی داشته باشد» و در حالت كلی میتوان گفت كه هدف از تشكیل بسیج را قرآن بیان کرده و در سوره توبه آیه 40 میفرماید: «انفِرُوا خِفَافًا وَثِقَالًا وَجَاهِدُوا بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ»؛ با كیفیت مختلف حركت كنید و كوچ كنید در حالیكه با بار سبك هستید.
دفاع از مقدسات و ایدئولوژی اسلام ایجاب میكند كه در مقابل خطراتی كه آن را تهدید میكند بهگونهای منطقی و شیوهای صحیح با آن خطر برخورد كرد. امام خمینی (ره) در مورد اهمیت و ضرورت تشكیل بسیج فرمودند: «دفاع از اسلام و كشورهای اسلامی امری است كه در مواقع خطر، تكلیف شرعی و الهی و ملی است و برتمام قشرها و گروهها واجب است.»
همچنین اصل پیشگیری ایجاب میكند كه امت اسلامی برای مقابله با هرگونه خطر احتمالی از سوی دشمنان اسلام در آمادهباش كامل بسر برده و آمادگی دفاعی برای هرگونه خطری كه اسلام را به مخاطره افكند را داشته باشند. فرمان صریح قرآن كریم در آیه شریفه «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» كه برای ترسانیدن دشمنان خدا و اسلام و امت اسلامی آمده است دال بر صحت این ادعا میباشد. از اینروست كه میبینیم در سفارشات اولیای اسلام نیز بر آماده بودن برای خطرات احتمالی بسیار تاكید شده است و از مسلمانان خواستهاند كه درهنگام خواب وصیتنامه و شمشیر را در زیر سر قرار بدهند و این نیست جز فرمان آمادهباش برای لقاءالله و همچنین برای دفاع از دین خدا، بنابراین سلاله نبوت، رهبر راحل انقلاب اسلامی در این مورد خطاب به امت اسلامی فرمودهاند: «مملكت اسلامی باید همهاش نظامی باشد و تعلیمات نظامی داشته باشد. اینطور نباشد كه یك تفنگی كه دستشان آمد ندانند كه با آن چه كنند. باید یاد بگیرند و یاد بدهند. جوانها را یادشان بدهید همه جا. حضرت امام (ره) اضافه میفرمایند كه باید اینطور شود كه یك مملكتی بعد از چند سالی كه 20 میلیون جوان دارد 20 میلیون تفنگدار داشته باشد و 20میلیون ارتشی داشته باشد». ( پیام انقلاب شماره 72 )
تفکر بسیجی با اوصاف اعجابآورش چیزی نیست جز برنامه بینظیر توحید و عدالتخواهی و شاخصههای آن چنین است:
- پیوند و بیعت با ولایت
از حضرت محمد صلیالله علیه وآله و سلم و امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیهالسلام تا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و در زمان غیبت با ولایت فقیه.
- ایمان و اخلاص
تفکر بسیجی بیش از هر چیز بر ایمان خالص و محض به غیب مبتنی است؛ ایمان به الله با همه اسماء و اوصاف جمال و جلالش بدون ذرهای تردید یا شرک.
- حریت در عبودیت
در این مکتب، بندگی نه از روی طمع و نه از روی خوف بلکه از روی آزادگی و عشق به معبود است؛ همانگونه که امیرمومنان علیهالسلام در وصف خویش بیان فرمود بنابراین بسیجی بنده رب است نه بنده زر و زور؛ چه او شرافتمندتر از این است که غیر از این باشد.
- اطاعت آگاهانه
از آنجا که بسیج در اصل خود تبلور آیه شریفه «أَطِیعُوا اللهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الأَمْرِ مِنْکمْ» (نساء ۵۹) است، بدون تردید اطاعت و فرمانبرداری آگاهانه در تفکر بسیجی جایگاه منحصر به فردی را به خود اختصاص میدهد زیرا در تفکر بسیجی عنایت نهایی برای انسان، کسب رضایت معبود است و چنین غایتی جز با فرمانبرداری مطلق از اوامر الهی که همانا عمل به تکلیف معین شده از سوی امام و ولی فقیه در زمان غیبت است، حاصل نمیشود.
اطاعت از فرماندهی از بدیهیترین ویژگیها و آشناترین شاخصههای رزمندگان است که یک روز ندای «هَلْ مِنْ ناصِرٍ» حسین زمانه را با ترک مال و منال و جاه و مقام و درس و مدرسه پاسخ دادند و روز دیگر جام زهر پذیرش قطعنامه را به امر فرمانده عزیزشان بر خویش گوارا کردند و سپس بلافاصله برای خرد کردن دندان تهاجم خائنان منافق و صدام پلید «مرصاد» را آفریدند و ثابت کردند آنکس که بسیجی است چون موم در دست فرمانده بحق خود نرم و انعطافپذیر است و انعطافپذیری در برابر فرمان حق، خصلت خاص همه صاحبان تفکر بسیجی است.
- عدالتخواهی
از مهمترین ویژگیهای تفکر بسیجی عدالتخواهی همهجانبه است در همه ابعاد اجتماعی، حقوقی، اقتصادی، سیاسی و اخلاقی.
بسیجی تفسیر عدالت حضرت علی علیهالسلام است که به قیمت تمام جهان حاضر نیست به قدر گرفتن پوست جویی از دهان مورچهای به کسی ستم کند اگرچه آن کس دشمن او باشد.
بسیجیان به حکم « کُونُوا قَوّامینَ لِلّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ ...» (مائده، ۸) قائمان به قسط هستند و بدکاری هیچ قومی آنها را به ستمکاری نمیکشاند. خودداری رزمندگان ما از مقابله به مثل با جنایات صدام علیه مردم از همین تعهد ناشی میشد.
- ظلمستیزی
بسیجی مصداق فریاد عادلترین مظلوم و مظلومترین عادل خلقت یعنی فریاد «كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً، وَلِلْمَظْلُومِ عَوْناً» امیرمومنان علیهالسلام است. بسیجی فرمانبردار امامی است که فرمود: «ما تا آخر در کنار مظلومان جهان میایستیم و با ظالم میجنگیم» یعنی ما تا فنای فتنه در جهان مجاهده میکنیم (انفال، ۳۹) و در میدان مبارزه با ظلم، لبه تیز شمشیر خود را متوجه ریشه همه مظاهر فرهنگی، حقوقی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ستمگران میکنیم و تا قطع تمام آن ریشههای متعفن از پا نخواهیم نشست.
- شهادتطلبی عاشقانه
اشتیاق غرقه شدن در خون خود همواره بزرگترین آرزوی اولیای الهی بوده است و «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَه» زبان حال همه عاشورائیانی است که یک عمر استغاثه برای توفیق شهادت در راه خدا را پیشه خود میساختند و در انتظار آن بی تابانه لحظهشماری میکردهاند.
داستان پیشی گرفتن اصحاب امام حسین علیهالسلام در میدان کربلا و رزمندگان ما در ایام دفاع مقدس علاوه بر اثبات این حقیقت شگرف، گویای اوج ازخودگذشتگی و کمالی است که از آشکارترین ویژگیهای تفکر بسیجی است.
- ایثارگری کریمانه
هرچند ایمان خالص به غیب، این باور را که انسان هرچه را در این دنیای مادی در راه خداوند از دست بدهد در واقع حقیقت آن را در اعلا مرتبهاش بهدست آورده است، در تفکر بسیجی ایثارگری معنای گستردهتری دارد و آن از خودگذشتگی است به تمام معنا. همه چیز برای رضای خداوند در طبق اخلاص گذاشته میشود.
چنین تفکری انسان را تا آن اندازه متعالی میکند که حاضر میشود در گمنامترین وضعیت دنیوی در اوج بیتوقعی و وارستگی از همه چیز خود بگذرد و چون حسین علیهالسلام با زمزمه «رِضاً بِرِضِاکَ» پای در میدانی میگذارد که در نظر خلایق چیزی جز دام بلا و مصائب نیست.
- زهد و قناعت
پس از روشن شدن ارتباط عمیق ایثارگری با تفکر بسیجی دیگر نمیتوان آن را منهای زهد و قناعت تصور کرد زیرا اساس این تفکر بر چیزی است که حتی سایه رفاهطلبی، راحتطلبی، شکمبارگی، اسراف، تبذیر، تجملپرستی و دنیادوستی در قاموس آن راه ندارد...
تفکر بسیجی این است که کوله بار زهدی علیوار، توشهای از سادهترین طعامها و سرپناهی از بیتجملترین بناها و پوشاکی از مردمیترین پوششها را به همراه دارد..
بسیجی هنوز تصویر خانه گلی حضرت علی علیهالسلام و اتاق کوچک امام خمینی(ره) و حسینیه بیتجمل جماران را بر لوح دل خویش دارد و میداند که تفکر بسیجی یعنی عزم راسخ مبارزه و این عزم همانطور که امام بسیجیان فرمودند با رفاهطلبی و راحتطلبی هرگز سرسازش ندارد.
- تواضع و صمیمیت
اصولاً آنچه بوی تکبر و خودبینی میدهد هزاران سال از فرهنگ متعالی بسیج و تفکر بسیجی فاصله دارد زیرا بسیجی پیش از هر چیز همه سدهای منیت و خودبینی را درهم شکسته است او در میان اسمای الهی محو و در میان بندگان خدا ناشناس است. او علو و مرتبت را از آن خدا میبیند و اسوهای دارد که هرگاه تازه واردی بر جمع او و یارانش وارد میشد، نمیتوانست بدون راهنمایی یاران دیگر او را از دیگران بازشناسد (سنن النبی علامه طباطبایی) او سردار رشیدی چون مالکاشتر داشته است که از شدت تواضع، جاهلان بر او جسارت میکردند و او با کرامت آنان را دعا میکرد.
او امامی دارد که وقتی استقبالکنندگان لجام اسب او را کشیدند و در رکاب او دویدند به خشم آمد و بر آنان خروشید که این رسم نه شایسته امیرمومنان است که خودمشی اهل ایمان را مشی تواضع میداند.
او امامی دارد که دعوت فقرا را به صرف غذایی از آب استخوان پخته میپزد و پیامبری دارد که چون بردگان، متواضعانه مشی میکند و همچون آنان طعام صرف میکند و همچون آنان جلوس میکند در حالی که عزیزترین و شریفترین است نزد خدای (نهجالبلاغه، خطبه ۱۵۹، فراز ۲۲) خود او آنگاه که در کنار زیردستان خود بر پشت وانت سوار میشود و دیگران را بر جای بهتر مینشاند میخواهد بگوید که من پرچمدار تفکر بسیجیام؛ تفکر آن پیامبری که در زمان رواج رفتارهای اشرافگرانه و استکباری سفیانیان در اوج عزت و اقتدار بر استر یا چارپایی بدون زین و پالان سفر میکرد (سنن النبی علامه طباطبایی) بر بوریایی میآرمید و پیاده مسافتهای طولانی کوچههای مدینه را طی میکرد و همه اینها در حالی بود که حتی جبرئیل شایسته همراهی او تا «قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى» (النجم، ۹) نبود. ندای «وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّكَ لَن تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَلَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا» (اسرا، ۳۷) آویزه گوش اوست تا مجمع یاران و اهل ایمان را مقرون صفا و صمیمیت کند و بوستان دین را بارورتر سازد.
- شجاعت و دلاوری
حرکت شجاعانه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در صفوف مقدم نبرد با دشمنان، مبارزه یک تنه حضرت امیر علیهالسلام با قویترین پهلوان عصر خویش آنجا که یک ضربت او بر همه عبادات جن و انس برتری یافت و ایستادگی شجاعانه مظلومان کربلا در برابر سپاه بیشمار قساوتپیشگان یزیدی همه و همه برگهای زرینی از پرونده درخشان شجاعتهای اعجابانگیز تربیتشدگان مکتب اسلام ناب یعنی تفکر بسیجی است.
نبرد تن با تانک، نبرد نوجوانان دریادل بسیجی با رزمدیدهترین فرماندهان دشمن و نبرد پابرهنگان جان باخته با میدانهای بیترحم مین و انفجار، پیشروی به قلب دشمن زیرباران آتش دشمن و بالاخره نبرد بدن با فولاد و آتش، جملگی آثار انکارناشدنی تحولی هستند که تفکر بسیجی در همه معیارهای محاسباتی انسان مومن پدید آورد.
سرگذشت فرماندهان شهید که بهمانند ستارگان درخشانی آسمان مصفای انقلاب اسلامی را منور کردهاند، گواهان صادق این حقیقتند که تفکر بسیجی محرک مقدسی است که همواره بهترینها را مشتاقانه به سوی سهمگینترین میدانهای مبارزه و نبرد سوق میدهد.
شهیدان گرانقدری نظیر چمران، خرازی، حاج همت، باقری، باکریها، میثمی، چراغی، کریمی، بروجردی، شفیعزاده، زینالدین و ... الواح زرین دفتر عشق و شهادت و مکتب تفکر بسیجی هستند.
- صلابت و کوبندگی
تفکر بسیجی آنگاه که دفاع از کیان اسلام و عزت مسلمین و حقوق مستضعفین در میان باشد، صیقلدهنده شمشیر عدالتجو و ظلمستیز رزمندگان و استحکامبخش گامهای استوار همراهان و یاران رسولالله خواهد بود. چه اینان در کنار رسولالله صلیالله علیه و آله وسلم «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ» (فتح، ۲۱) هستند و نامشان چون نام مولایشان لرزه بر اندام منحرفان و مفسدان میاندازد.
اینان احیاگر خاطره رشادتهای امیرمومنان علیهالسلام و فرمانده دلاورش مالک و فرزند شهیدش عباس علمدار هستند و اینان کسانی بودند که یک تکبیر آنان شیرازه سپاه دشمن را از هم میگسیخت و گروه گروه از آنان را ذلیلانه به شکست و اسارت وا میداشت.
اینان فرزندان امام خمینی رحمهالله علیه بودند که چون ابراهیم با ندای تکبیر بتهای شرق و غرب را در هم کوبیدند و مستکبران را به عجز و ذلت کشاند.
- ابتکار و خلاقیت
طراحی خندق در نبرد احزاب، آنگاه که جمعیت مومنان در محاصره سهمگین کفار و مشرکین قرار داشتند، نشان داد که عنایت الهی چگونه اذهان اهل ایمان را به نور خود پویا میکند و البته این امر بدیهی است. او خود وعده فرمود: «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا» (انفال، ۲۹) او که به اهل تقوا شناخت عالی از همه رموز خلقت میدهد، طبیعی است که کشف رموز جهان مادی در چنین مکتبی برای اهل ایمان و تقوا بسیار پیش پا افتاده خواهد بود.
بسیج یك حركت اجتماعی است كه در هر جامعهای با توجه به فرهنگ آن جامعه و به اشكال مختلفی در اثر شرایط خاص بهوجود میآید . حتی در دوران صدر اسلام در شرایط خاصی مسلمانان داوطلبانه در مساجد گردهم میآمدند تا توان خود را از نظر نیروی انسانی و تجهیزات نظامی برای مقابله با دشمنان اسلام بسیج كنند. انقلاب اسلامی ایران كه الهام گرفته از اسلام ناب محمدی (ص) بوده از نخستین روزهای پیروزی با توطئههای گسترده دشمنان اسلام روبه رو شد. به همین جهت از درون اقشار میلیونی مردم بهطور خودجوش، حركتی در جهت حفظ و حراست دستاوردهای انقلاب و پیروزی بزرگی كه نصیب امت اسلامی شده بود، بهوجود آمد و بسیج شكل گرفت. آرمان والا و ایده بلند و هدف عالی انقلاب اسلامی ما را چنین میسازد كه از چار چوب مرزهای ایران بگذرد و دروازههای ملل محروم و تودههای مظلوم و مستضعف جهان را بگشاید و پیام آرامش بخش و رسالت انسانی و رهایی بخش خویش را بگوش جان آنها برساند و زمینههای حكومت عدل الهی و جهانی امام عصر
(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را آماده سازد. و از این روی، بسیج تمام نیروهای فعال و آمادگی جهت تحقق این آرمان ارزنده انسانی، امری ضروری و طبیعی به نظر میآید.
و از اینجا بود كه امام خمینی (ره) این قلب تپنده انقلاب و پیامآور آزادی و كرامت و هویت اسلامی و انسانی این قرن جهت مبارزه همه جانبه با آمریكای جهانخوار كه هر روز برای گسترش تجاوزات و سبعیت خویش، چنگ و دندان نشان میدهد و در رویارویی با همه ابرقدرتهای تجاوزگر و تیز، رشد انقلابی نهضت اسلامی مان
روز 5/9/58 را بسیج عمومی اعلام فرمودند و هدف از تشكیل بسیج را گفتند كه «مملكت اسلامی باید همهاش نظامی باشد و تعلیمات نظامی داشته باشد» و در حالت كلی میتوان گفت كه هدف از تشكیل بسیج را قرآن بیان کرده و در سوره توبه آیه 40 میفرماید: «انفِرُوا خِفَافًا وَثِقَالًا وَجَاهِدُوا بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ»؛ با كیفیت مختلف حركت كنید و كوچ كنید در حالیكه با بار سبك هستید.
دفاع از مقدسات و ایدئولوژی اسلام ایجاب میكند كه در مقابل خطراتی كه آن را تهدید میكند بهگونهای منطقی و شیوهای صحیح با آن خطر برخورد كرد. امام خمینی (ره) در مورد اهمیت و ضرورت تشكیل بسیج فرمودند: «دفاع از اسلام و كشورهای اسلامی امری است كه در مواقع خطر، تكلیف شرعی و الهی و ملی است و برتمام قشرها و گروهها واجب است.»
همچنین اصل پیشگیری ایجاب میكند كه امت اسلامی برای مقابله با هرگونه خطر احتمالی از سوی دشمنان اسلام در آمادهباش كامل بسر برده و آمادگی دفاعی برای هرگونه خطری كه اسلام را به مخاطره افكند را داشته باشند. فرمان صریح قرآن كریم در آیه شریفه «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» كه برای ترسانیدن دشمنان خدا و اسلام و امت اسلامی آمده است دال بر صحت این ادعا میباشد. از اینروست كه میبینیم در سفارشات اولیای اسلام نیز بر آماده بودن برای خطرات احتمالی بسیار تاكید شده است و از مسلمانان خواستهاند كه درهنگام خواب وصیتنامه و شمشیر را در زیر سر قرار بدهند و این نیست جز فرمان آمادهباش برای لقاءالله و همچنین برای دفاع از دین خدا، بنابراین سلاله نبوت، رهبر راحل انقلاب اسلامی در این مورد خطاب به امت اسلامی فرمودهاند: «مملكت اسلامی باید همهاش نظامی باشد و تعلیمات نظامی داشته باشد. اینطور نباشد كه یك تفنگی كه دستشان آمد ندانند كه با آن چه كنند. باید یاد بگیرند و یاد بدهند. جوانها را یادشان بدهید همه جا. حضرت امام (ره) اضافه میفرمایند كه باید اینطور شود كه یك مملكتی بعد از چند سالی كه 20 میلیون جوان دارد 20 میلیون تفنگدار داشته باشد و 20میلیون ارتشی داشته باشد». ( پیام انقلاب شماره 72 )
تفکر بسیجی با اوصاف اعجابآورش چیزی نیست جز برنامه بینظیر توحید و عدالتخواهی و شاخصههای آن چنین است:
- پیوند و بیعت با ولایت
از حضرت محمد صلیالله علیه وآله و سلم و امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیهالسلام تا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و در زمان غیبت با ولایت فقیه.
- ایمان و اخلاص
تفکر بسیجی بیش از هر چیز بر ایمان خالص و محض به غیب مبتنی است؛ ایمان به الله با همه اسماء و اوصاف جمال و جلالش بدون ذرهای تردید یا شرک.
- حریت در عبودیت
در این مکتب، بندگی نه از روی طمع و نه از روی خوف بلکه از روی آزادگی و عشق به معبود است؛ همانگونه که امیرمومنان علیهالسلام در وصف خویش بیان فرمود بنابراین بسیجی بنده رب است نه بنده زر و زور؛ چه او شرافتمندتر از این است که غیر از این باشد.
- اطاعت آگاهانه
از آنجا که بسیج در اصل خود تبلور آیه شریفه «أَطِیعُوا اللهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الأَمْرِ مِنْکمْ» (نساء ۵۹) است، بدون تردید اطاعت و فرمانبرداری آگاهانه در تفکر بسیجی جایگاه منحصر به فردی را به خود اختصاص میدهد زیرا در تفکر بسیجی عنایت نهایی برای انسان، کسب رضایت معبود است و چنین غایتی جز با فرمانبرداری مطلق از اوامر الهی که همانا عمل به تکلیف معین شده از سوی امام و ولی فقیه در زمان غیبت است، حاصل نمیشود.
اطاعت از فرماندهی از بدیهیترین ویژگیها و آشناترین شاخصههای رزمندگان است که یک روز ندای «هَلْ مِنْ ناصِرٍ» حسین زمانه را با ترک مال و منال و جاه و مقام و درس و مدرسه پاسخ دادند و روز دیگر جام زهر پذیرش قطعنامه را به امر فرمانده عزیزشان بر خویش گوارا کردند و سپس بلافاصله برای خرد کردن دندان تهاجم خائنان منافق و صدام پلید «مرصاد» را آفریدند و ثابت کردند آنکس که بسیجی است چون موم در دست فرمانده بحق خود نرم و انعطافپذیر است و انعطافپذیری در برابر فرمان حق، خصلت خاص همه صاحبان تفکر بسیجی است.
- عدالتخواهی
از مهمترین ویژگیهای تفکر بسیجی عدالتخواهی همهجانبه است در همه ابعاد اجتماعی، حقوقی، اقتصادی، سیاسی و اخلاقی.
بسیجی تفسیر عدالت حضرت علی علیهالسلام است که به قیمت تمام جهان حاضر نیست به قدر گرفتن پوست جویی از دهان مورچهای به کسی ستم کند اگرچه آن کس دشمن او باشد.
بسیجیان به حکم « کُونُوا قَوّامینَ لِلّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ ...» (مائده، ۸) قائمان به قسط هستند و بدکاری هیچ قومی آنها را به ستمکاری نمیکشاند. خودداری رزمندگان ما از مقابله به مثل با جنایات صدام علیه مردم از همین تعهد ناشی میشد.
- ظلمستیزی
بسیجی مصداق فریاد عادلترین مظلوم و مظلومترین عادل خلقت یعنی فریاد «كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً، وَلِلْمَظْلُومِ عَوْناً» امیرمومنان علیهالسلام است. بسیجی فرمانبردار امامی است که فرمود: «ما تا آخر در کنار مظلومان جهان میایستیم و با ظالم میجنگیم» یعنی ما تا فنای فتنه در جهان مجاهده میکنیم (انفال، ۳۹) و در میدان مبارزه با ظلم، لبه تیز شمشیر خود را متوجه ریشه همه مظاهر فرهنگی، حقوقی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ستمگران میکنیم و تا قطع تمام آن ریشههای متعفن از پا نخواهیم نشست.
- شهادتطلبی عاشقانه
اشتیاق غرقه شدن در خون خود همواره بزرگترین آرزوی اولیای الهی بوده است و «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَه» زبان حال همه عاشورائیانی است که یک عمر استغاثه برای توفیق شهادت در راه خدا را پیشه خود میساختند و در انتظار آن بی تابانه لحظهشماری میکردهاند.
داستان پیشی گرفتن اصحاب امام حسین علیهالسلام در میدان کربلا و رزمندگان ما در ایام دفاع مقدس علاوه بر اثبات این حقیقت شگرف، گویای اوج ازخودگذشتگی و کمالی است که از آشکارترین ویژگیهای تفکر بسیجی است.
- ایثارگری کریمانه
هرچند ایمان خالص به غیب، این باور را که انسان هرچه را در این دنیای مادی در راه خداوند از دست بدهد در واقع حقیقت آن را در اعلا مرتبهاش بهدست آورده است، در تفکر بسیجی ایثارگری معنای گستردهتری دارد و آن از خودگذشتگی است به تمام معنا. همه چیز برای رضای خداوند در طبق اخلاص گذاشته میشود.
چنین تفکری انسان را تا آن اندازه متعالی میکند که حاضر میشود در گمنامترین وضعیت دنیوی در اوج بیتوقعی و وارستگی از همه چیز خود بگذرد و چون حسین علیهالسلام با زمزمه «رِضاً بِرِضِاکَ» پای در میدانی میگذارد که در نظر خلایق چیزی جز دام بلا و مصائب نیست.
- زهد و قناعت
پس از روشن شدن ارتباط عمیق ایثارگری با تفکر بسیجی دیگر نمیتوان آن را منهای زهد و قناعت تصور کرد زیرا اساس این تفکر بر چیزی است که حتی سایه رفاهطلبی، راحتطلبی، شکمبارگی، اسراف، تبذیر، تجملپرستی و دنیادوستی در قاموس آن راه ندارد...
تفکر بسیجی این است که کوله بار زهدی علیوار، توشهای از سادهترین طعامها و سرپناهی از بیتجملترین بناها و پوشاکی از مردمیترین پوششها را به همراه دارد..
بسیجی هنوز تصویر خانه گلی حضرت علی علیهالسلام و اتاق کوچک امام خمینی(ره) و حسینیه بیتجمل جماران را بر لوح دل خویش دارد و میداند که تفکر بسیجی یعنی عزم راسخ مبارزه و این عزم همانطور که امام بسیجیان فرمودند با رفاهطلبی و راحتطلبی هرگز سرسازش ندارد.
- تواضع و صمیمیت
اصولاً آنچه بوی تکبر و خودبینی میدهد هزاران سال از فرهنگ متعالی بسیج و تفکر بسیجی فاصله دارد زیرا بسیجی پیش از هر چیز همه سدهای منیت و خودبینی را درهم شکسته است او در میان اسمای الهی محو و در میان بندگان خدا ناشناس است. او علو و مرتبت را از آن خدا میبیند و اسوهای دارد که هرگاه تازه واردی بر جمع او و یارانش وارد میشد، نمیتوانست بدون راهنمایی یاران دیگر او را از دیگران بازشناسد (سنن النبی علامه طباطبایی) او سردار رشیدی چون مالکاشتر داشته است که از شدت تواضع، جاهلان بر او جسارت میکردند و او با کرامت آنان را دعا میکرد.
او امامی دارد که وقتی استقبالکنندگان لجام اسب او را کشیدند و در رکاب او دویدند به خشم آمد و بر آنان خروشید که این رسم نه شایسته امیرمومنان است که خودمشی اهل ایمان را مشی تواضع میداند.
او امامی دارد که دعوت فقرا را به صرف غذایی از آب استخوان پخته میپزد و پیامبری دارد که چون بردگان، متواضعانه مشی میکند و همچون آنان طعام صرف میکند و همچون آنان جلوس میکند در حالی که عزیزترین و شریفترین است نزد خدای (نهجالبلاغه، خطبه ۱۵۹، فراز ۲۲) خود او آنگاه که در کنار زیردستان خود بر پشت وانت سوار میشود و دیگران را بر جای بهتر مینشاند میخواهد بگوید که من پرچمدار تفکر بسیجیام؛ تفکر آن پیامبری که در زمان رواج رفتارهای اشرافگرانه و استکباری سفیانیان در اوج عزت و اقتدار بر استر یا چارپایی بدون زین و پالان سفر میکرد (سنن النبی علامه طباطبایی) بر بوریایی میآرمید و پیاده مسافتهای طولانی کوچههای مدینه را طی میکرد و همه اینها در حالی بود که حتی جبرئیل شایسته همراهی او تا «قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى» (النجم، ۹) نبود. ندای «وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّكَ لَن تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَلَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا» (اسرا، ۳۷) آویزه گوش اوست تا مجمع یاران و اهل ایمان را مقرون صفا و صمیمیت کند و بوستان دین را بارورتر سازد.
- شجاعت و دلاوری
حرکت شجاعانه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در صفوف مقدم نبرد با دشمنان، مبارزه یک تنه حضرت امیر علیهالسلام با قویترین پهلوان عصر خویش آنجا که یک ضربت او بر همه عبادات جن و انس برتری یافت و ایستادگی شجاعانه مظلومان کربلا در برابر سپاه بیشمار قساوتپیشگان یزیدی همه و همه برگهای زرینی از پرونده درخشان شجاعتهای اعجابانگیز تربیتشدگان مکتب اسلام ناب یعنی تفکر بسیجی است.
نبرد تن با تانک، نبرد نوجوانان دریادل بسیجی با رزمدیدهترین فرماندهان دشمن و نبرد پابرهنگان جان باخته با میدانهای بیترحم مین و انفجار، پیشروی به قلب دشمن زیرباران آتش دشمن و بالاخره نبرد بدن با فولاد و آتش، جملگی آثار انکارناشدنی تحولی هستند که تفکر بسیجی در همه معیارهای محاسباتی انسان مومن پدید آورد.
سرگذشت فرماندهان شهید که بهمانند ستارگان درخشانی آسمان مصفای انقلاب اسلامی را منور کردهاند، گواهان صادق این حقیقتند که تفکر بسیجی محرک مقدسی است که همواره بهترینها را مشتاقانه به سوی سهمگینترین میدانهای مبارزه و نبرد سوق میدهد.
شهیدان گرانقدری نظیر چمران، خرازی، حاج همت، باقری، باکریها، میثمی، چراغی، کریمی، بروجردی، شفیعزاده، زینالدین و ... الواح زرین دفتر عشق و شهادت و مکتب تفکر بسیجی هستند.
- صلابت و کوبندگی
تفکر بسیجی آنگاه که دفاع از کیان اسلام و عزت مسلمین و حقوق مستضعفین در میان باشد، صیقلدهنده شمشیر عدالتجو و ظلمستیز رزمندگان و استحکامبخش گامهای استوار همراهان و یاران رسولالله خواهد بود. چه اینان در کنار رسولالله صلیالله علیه و آله وسلم «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ» (فتح، ۲۱) هستند و نامشان چون نام مولایشان لرزه بر اندام منحرفان و مفسدان میاندازد.
اینان احیاگر خاطره رشادتهای امیرمومنان علیهالسلام و فرمانده دلاورش مالک و فرزند شهیدش عباس علمدار هستند و اینان کسانی بودند که یک تکبیر آنان شیرازه سپاه دشمن را از هم میگسیخت و گروه گروه از آنان را ذلیلانه به شکست و اسارت وا میداشت.
اینان فرزندان امام خمینی رحمهالله علیه بودند که چون ابراهیم با ندای تکبیر بتهای شرق و غرب را در هم کوبیدند و مستکبران را به عجز و ذلت کشاند.
- ابتکار و خلاقیت
طراحی خندق در نبرد احزاب، آنگاه که جمعیت مومنان در محاصره سهمگین کفار و مشرکین قرار داشتند، نشان داد که عنایت الهی چگونه اذهان اهل ایمان را به نور خود پویا میکند و البته این امر بدیهی است. او خود وعده فرمود: «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا» (انفال، ۲۹) او که به اهل تقوا شناخت عالی از همه رموز خلقت میدهد، طبیعی است که کشف رموز جهان مادی در چنین مکتبی برای اهل ایمان و تقوا بسیار پیش پا افتاده خواهد بود.