فرونشست زمین چگونه ما را تهدید می‌کند؟

گروه اجتماعی 
فرونشست زمین یکی از بحران‌های زیست‌محیطی است که هرروز ابعاد تازه‌تری پیدا می‌کند؛ این روند تنها نتیجه تغییرات اقلیمی و کاهش بارندگی‌ها نیست، بلکه محصول سیاست‌های نادرست و رویکردهای مخرب در مدیریت منابع طبیعی است. 
هم‌اینک در بیش از ۵۰۰ دشت کشور، افت شدید سطح آب‌های زیرزمینی ثبت‌شده است و پدیده‌ی فرونشست زمین اکنون به یکی از خطرناک‌ترین تهدیدهای زیرساختی بدل شده است. پدیده‌ای که از آن به زلزله خاموش یا سرطان زمین یاد می‌شود و زندگی نیمی از مردم کشور را در خطر جدی قرار داده است. 
علی بیت‌اللهی، رئیس بخش زلزله‌شناسی مهندسی مرکز تحقیقات راه و شهرسازی به‌تازگی اعلام کرده، ایران ازنظر گستردگی فرونشست در رتبه سوم جهان قرار دارد. به گفته او، حجم آب زیرزمینی ازدست‌رفته در کشور به‌اندازه پر شدن کانالی با عمق  ۱۰۰ متر، پهنای یک کیلومتر و طولی از دریای مازندران تا دریای عمان است.
این مقام مسئول هشدار داده که فرونشست ناشی از افت شدید سطح آب‌های زیرزمینی در سراسر کشور گسترش‌یافته و آثار مخربی بر دشت‌های حاصلخیز و زمین‌های کشاورزی گذاشته است. او تأکید کرده: «در بسیاری از مناطق، حتی با حفر چاه‌های ۱۲۰ متری هم به آب نمی‌رسیم. آب استخراج‌شده اما جایگزین نشده و این باعث نشست زمین شده است.»
به گفته بیت‌اللهی، فرونشست علاوه بر نابودی زمین‌های کشاورزی، بناهای تاریخی ایران را هم تهدید می‌کند. او از ترک‌خوردگی میدان نقش‌جهان اصفهان، مسجد سید اصفهان، پای نقش رستم و محوطه تخت جمشید خبر داده و افزوده که ۲۷ اثر تاریخی کشور در پهنه‌های فرونشست قرار دارند.
او همچنین در ادامه هشدار داده که خطوط ریلی و جاده‌های مهم ازجمله مسیرهای تهران–مشهد، اصفهان–تهران و اطراف دریاچه ارومیه درگیر این پدیده هستند. به گفته او، استان گلستان وسیع‌ترین پهنه فرونشستی را دارد و در مازندران نیز مناطقی که انتظار نمی‌رفت با این بحران روبه‌رو شده‌اند.
 ریشه فرونشست زمین؛ مدیریت ناکارآمد منابع آب و سیاست‌های کشاورزی ناپایدار
کارشناسان می‌گویند، فرونشست زمین در ایران ریشه در مدیریت ناکارآمد منابع آب، سیاست‌های کشاورزی ناپایدار و فقدان نظام نظارتی مؤثر بر چاه‌های غیرمجاز دارد. از سوی دیگر، تحریم‌های بین‌المللی با محدود کردن دسترسی به فناوری‌های نوین آبیاری، سیستم‌های پایش پیشرفته و بودجه لازم برای پروژه‌های آبخیزداری، توان ایران را برای مهار این بحران تضعیف کرده است. تغییرات اقلیمی و کاهش بارندگی‌ها نیز این چالش را تشدید کرده و در همان حال تمرکزگرایی در تصمیم‌گیری‌های آبی و توزیع نامتوازن منابع میان استان‌ها به نابرابری در بحران دامن زده است. این عوامل در کنار فقدان آگاهی عمومی و کم‌توجهی به هشدارهای کارشناسی، کشور را با چالشی زیست‌محیطی روبه‌رو کرده است.
بهنام رسولی از کارشناسان منابع آب در این زمینه به «ما» می‌گوید: «برای توقف روند فرونشست باید کوشید وابستگی به آب‌های زیرزمینی محدود شود. برای گام نخست در راستای کاهش وابستگی به آب‌های زیرزمینی، ترویج استفاده کارآمد از آب، اجرای چارچوب‌های نظارتی دقیق و تشویق شیوه‌های کشاورزی که مصرف آب را بهینه می‌کند ضروری‌اند.»
این کارشناس در ادامه عنوان می‌کند: «متأسفانه در چند دهه گذشته بسیاری از مسئولان ما نه در زمینه علوم کشاورزی آموزش تخصصی دیده بودند و نه از ارزیابی‌های علمی درباره ظرفیت منابع آب‌وخاک کشور اطلاعی داشتند، بنابراین بسیاری از دولتمردان که فاقد تخصص لازم در حوزه کشاورزی و منابع طبیعی بودند موضوع توسعه کشاورزی «آب‌بر» را بدون توجه به ملاحظات زیست‌محیطی اقلیم خشک و نیمه‌خشک فلات ایران، در دستور کار قرار دارند. در همین چارچوب، سطح زیر کشت بسیاری از محصولات آب‌بر در مناطقی که توان آبی کافی نداشتند، افزایش یافت. این رویکرد در تولید برنج در استان‌های کم‌آب نیز تکرار شد؛ چنانچه بر اساس آمار رسمی، سطح زیر کشت برنج در استان فارس افزایش یافت، درحالی‌که برداشت بی‌رویه آب‌های زیرزمینی افت سالانه بیش از یک متر را به سفره‌های آب این استان تحمیل کرد.»
فرونشست، دامنگیر اغلب دشت‌های کشور
رسولی با تأکید براینکه به‌منظور تأمین آب موردنیاز برای الگوی توسعه کشاورزی، حفر بی‌رویه چاه‌ها به سیاستی غالب بدل شده، می‌گوید: «این برداشت بی‌حساب آب به‌جای نجات کشاورزی، بسیاری از آبخوان‌های کشور را به مرز نابودی کشانده؛ به‌گونه‌ای که در برخی دشت‌ها مانند دشت مهیار اصفهان و دشت رفسنجان، افت سالانه سطح آب‌های زیرزمینی به بیش از ۱/۵ متر رسیده است. درحالی‌که در ایران اصلاح الگوی کشت هرگز به‌صورت جدی اجرایی نشده، بسیاری از کشورها با شرایط اقلیمی مشابه، با تکیه‌بر دانش بوم‌شناسی و مدیریت پایدار منابع، توانسته‌اند کشاورزی خود را با محدودیت‌های آبی سازگار کنند. درواقع با ترکیب فناوری آبیاری قطره‌ای، انتخاب محصولات کم‌آب‌بر و سبزیجات گلخانه‌ای و استفاده از پساب تصفیه‌شده، مصرف آب کشاورزی را به‌ میزان قابل‌توجهی کاهش داده و امروز بیش از ۸۰ درصد محصولات باغی خود را صادر می‌کنند. این نمونه‌ها نشان می‌دهند که اصلاح هوشمندانه الگوی کشت، با وجود محدودیت منابع، هم می‌تواند تولید پایدار را تضمین کند و هم به حفظ منابع آب‌وخاک کمک کند؛ اما این مسیر در ایران، هرگز طی نشده است، زیرا دولتمردان یا فاقد دانش تخصصی برای برنامه‌ریزی علمی در این حوزه بوده‌اند، یا به دلیل منافع گروه‌های ذی‌نفوذ، تغییر الگوی کشت را پیگیری نکرده‌اند.»
این کارشناس تصریح می‌کند: «نتیجه این بی‌عملی اکنون مشهود است و در بسیاری از مناطق خشک کشور، همچنان محصولاتی کشت می‌شوند که نیاز آبی آن‌ها چندین برابر ظرفیت منابع محلی است. این تداوم الگوی نادرست علاوه بر تشدید فشار بر آبخوان‌ها، باعث شده فرصت تاریخی برای سازگار کردن کشاورزی با واقعیت‌های اقلیمی نیز از دست برود. در نتیجه این سیاست‌ها، وضعیت فرونشست در مرز بحران است و این پدیده دامنگیر اغلب دشت‌ها شده و در حال بلعیدن شهرها است.» 
این کارشناس در ادامه هشدار می‌دهد، فرونشست زمین می‌تواند کشاورزی در مناطق روستایی و زیرساخت‌های اصلی، لوله‌های آب، فاضلاب، گاز و شبکه برق‌رسانی در مناطق شهری را از بین ببرد و این قطعا تبعات فاجعه‌آمیزی به دنبال خواهد داشت. پدیده‌های زیست‌محیطی درهم‌تنیده هستند و به هم خوردن روابط حاکم بر طبیعت عواقب ناگواری را برای بشر به دنبال دارد. همان‌طور که بارها صاحب‌نظران اشاره‌کرده‌اند فرونشست زمین در ایران به علت مدیریت غلط منابع آبی روی‌داده که علاوه بر فرونشست، شاهد فرسایش خاک و بیابان‌زایی هم هستیم. تمامی این‌ها می‌توانند قابلیت حیات سرزمین را با مشکل مواجه سازد.
رسولی با اشاره به اینکه فرونشست زمین آخرین نشانه از تخلیه آبخوان‌هاست، می‌گوید، وقتی فرونشست در نقطه‌ای مشاهده می‌شود که افت سطح آب‌های زیرزمینی از خطر و بحران گذشته باشد: «ممکن است لطمه‌های واردشده بر منابع آب زیرزمینی در نگاه اول به سطح زمین مشخص نباشند، ولی فرونشست زمین را می‌توان توسط ابزار سنجش‌ازدور تا حدودی اندازه‌گیری کرد.» 
چه باید کرد؟
در شرایط بحران آب، اولویت‌بندی مصارف آب (شرب، کشاورزی، صنعت) و اجرای سیاست‌های سخت‌گیرانه صرفه‌جویی مانند کاهش فشار آب، بازچرخانی پساب و استفاده از فناوری‌های نمک‌زدایی ضروری است. توسعه کشاورزی پایدار با روش‌های کم‌آب‌بر، مانند کشت گلخانه‌ای یا محصولات مقاوم به خشکی، و حفظ آب‌های زیرزمینی باقیمانده از طریق ممنوعیت چاه‌های غیرمجاز و کنترل برداشت می‌تواند منابع را برای نیازهای حیاتی ذخیره کند. آموزش عمومی و مشارکت جامعه در مدیریت آب نیز نقش مهمی ایفا می‌کند. 
نادر افراسیابی در مطلبی با عنوان «فرونشست زمین: تهدیدی خاموش برای زندگی در ایران» در مورد اقداماتی که باید انجام داد، به همین موارد اشاره دارد: «مهار فوری این بحران، توقف حفاری چاه‌های جدید و پلمب چاه‌های غیرمجاز همراه با اجرای سیستم‌های پایش لحظه‌ای سطح آب‌های زیرزمینی با فناوری‌های دیجیتال باید در اولویت قرار گیرد. تغذیه مصنوعی سفره‌های آب زیرزمینی از طریق احداث بندهای خاکی و طرح‌های آبخیزداری، توسعه کشاورزی هوشمند با روش‌های آبیاری تحت‌فشار، و جایگزینی منابع آب غیرمتعارف (مانند پساب تصفیه‌شده و آب‌های نامتعارف) می‌تواند فشار بر منابع آب زیرزمینی را کاهش دهد. برای آثار تاریخی در معرض خطر، تزریق مواد تثبیت‌کننده خاک در پی‌سازی‌ها و ایجاد سیستم‌های مانیتورینگ دائمی برای رصد ترک‌ها و نشست‌ها ضروری است. این اقدام‌ها باید با آموزش جوامع محلی و تشکیل کارگروه‌های اضطراری در استان‌های بحرانی همراه شود.» 
علی بیت‌اللهی، رئیس بخش زلزله‌شناسی مهندسی مرکز تحقیقات راه و شهرسازی نیز تأکید کرده که کنترل فرونشست زمین نیازمند اقدامات فوری و هماهنگی بین دستگاه‌های مختلف است. او خاطرنشان کرده است که زیرساخت‌های طولی مانند جاده‌ها، خطوط لوله و شبکه‌های انتقال نیرو در معرض خطر جدی قرار دارند و باید هرچه سریع‌تر برای جلوگیری از آسیب‌های بیشتر اقدامات لازم انجام شود. این مقام مسئول هشدار داده که اگرچه هنوز آسیب‌های جدی به فرودگاه‌ها وارد نشده است، اما ظهور لکه‌های فرونشستی در اطراف برخی فرودگاه‌ها مانند کرمان، زنگ خطری برای مسئولان است. درنهایت، بیت‌اللهی بر لزوم مدیریت پایدار منابع آب، کاهش برداشت از سفره‌های زیرزمینی و اجرای برنامه‌های جامع برای مقابله با فرونشست زمین تأکید و خواستار توجه ویژه به مناطق بحرانی مانند اصفهان، کرمان و خراسان رضوی شده تا از تشدید خسارت‌های ناشی از این پدیده جلوگیری شود. 
اگرچه برای جلوگیری از پدیده‌هایی چون فرونشست زمین، فرسایش خاک و بیابان‌زایی، ارگان‌های مدیریتی و نظارتی همانند وزارت نیرو، در گذشته قوانین و محدودیت‌های متعددی مشخص و ابلاغ کرده‌اند اما آن‌طور که اردلان توتچی، پژوهشگر علوم محیط‌زیستی می‌گوید، نبود قدرت اعمال نظارت از یک طرف و فشار اقتصادی مضاعف بر روی کشاورزان و بهره‌برداران از خاک و آب از سمت دیگر، در عمل موجب بی‌فایده بودن این قانون‌گذاری‌ها شده است: «به‌عنوان مثال؛ وزارت نیرو دشت‌های در خطر را به‌عنوان “دشت‌های ممنوعه” طبقه‌بندی کرده و حفر چاه در این مناطق را ممنوع اعلام کرد. اما در عمل، وزارت نیرو توانایی اجرای آن را نداشته است و تعداد چاه‌های عمیق و نیمه عمیق در سطح کل کشور بین‌ سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۵ تقریبا دو برابر شده است (حدودا از ۴۰۰ هزار به ۸۰۰ هزار حلقه) که نیمی از این تعداد چاه‌های غیرمجاز هستند.»
برای مقابله با این پدیده‌ها در گام‌های زمانی مختلف راه‌کارهای بسیار متفاوتی را باید پی گرفت، اما به باور توتچی، هم‌اینک در کوتاه‌مدت برای جلوگیری از فرونشست زمین کار عملیِ زیادی نمی‌توان انجام داد: «در کوتاه‌مدت برای جلوگیری از خسارت احتمالی باید به تقویت سازه‌ای زیرساخت‌هایی همچون خطوط راه‌آهن بزرگراه‌ها، نیروگاه‌ها و تأسیسات انتقال نیرو توجه داشت. اما برای جلوگیری از گسترش آن در آینده و در مقیاس بلندمدت، می‌بایست کنترل جدی بر روی برداشت آب زیرزمینی در دشت‌های ممنوعه اعمال شود.»
 این پژوهشگر درباره دیگر راهکارهای احتمالی می‌گوید:«به‌صورت موازی باید به دنبال ارائه طرح‌های اشتغال جایگزین برای کشاورزانی که در این مناطق فعالیت دارند، بود. برنامه‌ریزی برای تغییر الگوی اشتغال در مناطق آسیب‌پذیر زمان‌بر و نیازمند سرمایه‌گذاری‌های سنگین هستند. بااین‌وجود، در صورت بی‌توجهی، ابعاد خساراتی که در آینده نه‌چندان دور به تأسیسات، زیرساخت‌ها و بخش کشاورزی وارد خواهد شد، بسیار بزرگ‌تر از چنین سرمایه‌گذاری‌هایی است.»
اعظم بهرامی از فعالان محیط‌زیست نیز معتقد است: برای توقف روند فرونشست باید کوشید وابستگی به آب‌های زیرزمینی بسیار محدود شود. برای گام نخست در راستای کاهش وابستگی به آب‌های زیرزمینی، ترویج استفاده کارآمد از آب، اجرای چارچوب‌های نظارتی دقیق و تشویق شیوه‌های کشاورزی که مصرف آب را بهینه می‌کند ضروری‌اند. افزون بر این، سرمایه‌گذاری در فناوری‌های بازیافت با شروع بهره‌برداری از منابع جایگزین مانند فاضلاب تصفیه‌شده و جمع‌آوری آب باران بسیار مهم است. محققین معتقدند با ادغام شیوه‌های حفاظتی، استفاده از نوآوری‌های تکنولوژی و تنوع بخشیدن به منابع آب، می‌توان یک سیستم تأمین آب پایدار ایجاد کرد و درنتیجه اثرات زیست‌محیطی آن ازجمله نابودی خاک را کاهش داد. 
مطابق دیدگاه تخصصی اعظم بهرامی، کشورها با توجه به نیاز و موقعیت جغرافیایی خود راه‌هایی را برای رصد و کنترل و کاهش اثر مخرب فرونشست برای خود برمی‌گزینند که می‌تواند حتی از استانی به استان دیگر هم متفاوت باشد. به‌طور مثال در ایتالیا مهم‌ترین عامل فرونشست زمین، تغییر در خط ساحلی و زمین‌های ساحلی است و با جغرافیای طبیعی پیوند خورده است مانند شهر ونیز. در منطقه دیگری در شرق ایتالیا قوانین سختگیرانه‌ای برای حریم رودها و ساخت‌وساز بر روی مناطق تپه‌ای و حتی محدودیت‌هایی در استفاده از انواع خاصی از آسفالت اعمال‌شده است.
در فرانسه قوانین جدید ساخت‌وساز، مسئله امکان و پتانسیل فرونشست را با توجه به نقشه شهری فرونشست در مناطقی که بیشتر در معرض خطر هستند الزامی کرده‌ است. روش‌هایی مانند فناوری‌های مورداستفاده برای معکوس کردن تراکم و یکپارچه‌سازی خاک بسیار زمان‌بر و پرهزینه هستند. حل این بحران آن‌قدر پرهزینه و پیچیده است که مثلا کشوری مانند اندونزی اعلام کرده است که پایتختش را به مکانی حدود ۲ هزار کیلومتر دورتر از جاکارتا منتقل خواهد کرد. 
نکته بسیار قابل‌توجه اما این است که، شهرهایی با بالاترین نرخ گسترش سرزمینی و فرونشست (بیش از یک سانتی‌متر فرونشست در سال) تقریباً در بیشتر موارد دو ویژگی مشترک دارند: در آسیا واقع‌شده‌اند و از دلتاهای رودخانه‌ها سرچشمه می‌گیرند، مانند داکا (بنگلادش)، مانیل (فیلیپین) و شانگهای (چین) که حداقل ۵۰ میلیون نفر در آن زندگی می‌کنند. اما بحرانی که در ایران با آن مواجهیم بسیار چندوجهی، انسان‌ساخت و با سرعتی غیرقابل مقایسه در حال پیشروی است. شاید بتوان گفت هیچ کشوری به جز ایران تا به این حد بحران فرونشست زمین را نادیده نگرفته است. 
فرونشست زمین چگونه ما را  تهدید می‌کند؟