رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی :
نشست رهبران ادیان مقوم ائتلاف بریکس است
اخیرا رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی کشورمان به عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران در «دومین نشست رهبران اديان کشورهای بریکس» و «ششمین کنفرانس بینالمللی جاده ابریشم معنوی» به میزبانی برزیل شرکت نموده و پیش از این نشست، در اجلاس رهبران دینی مسلمانان بریکس نیز سخنرانی مهمی در خصوص اهمیت و چگونگی نقش آفرینی فرهنگی اعضای بریکس در مواجهه با بحران های جهانی از جمله جنگ غزه و چگونگی استناد به دغدغه های مشترک انسانی و جهانی در خلق سیاستها و راهبردهای مشترک و جمعی سخنرانی کرده است. در خصوص اهمیت این اجلاس گفت و گویی
با حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمد مهدی ایمانی پور صورت داده ایم که از نظرتان می گذرد:
کلیت اهمیت برگزاری دومین نشست رهبران دینی کشورهای بریکس در برزیل را با توجه به فرامتن و بستری که نظام بین الملل امروز در آن به سر می برد چگونه ارزیابی می کنید؟
دومین نشست رهبران دينی حوزه بریکس با دعوت و حمايت طرف های روسی و برزيلی برگزار شد. برگزاری این نشست نقش مهم و موثری در رساندن پیام صلح ودوستی ایران و عزم کشورمان در مقابله با جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و نقاط گوناگون جهان اسلام داشته و آثار و تبعات آن را قطعا در سیاست گذاری اعضای بریکس در قبال این بحران ظالمانه و ضد انسانی مشاهده خواهیم کرد. محل برگزاری این نشست در کشور برزيل بود. کشوری که در جریان جنایات رژیم صهیونیستی در نوار غزه مسئولانه در برابر فشارهای مشترک تل آویو و واشنگتن ایستاد .همچنین در جریان تجاوز وقیحانه رژیم صهیونیستی و آمریکا به خاک مقدس کشورمان، برزیل از جمله کشورهایی بود که صراحتا این تجاوز را محکوم نمود. در جریان ملاقات های دوجانبه و چندجانبه خود، تشکر خود را از دولت آقای داسیلوا و دیگر مقامات این کشور اعلام کردیم.هم اندیشی و هم افزایی رهبران اديان حوزه بریکس در قبال بحران های بین المللی نه تنها یک مطلوبیت، بلکه یک الزام محسوب می شود. اساسا نمی توان
تبلور یک مدل حکمرانی و مدیریت جمعی در جهان را بدون در نظر گرفتن ریشه ها و پیوسته ای فرهنگی آن تصور کرد. حوزه بریکس نیز نسبت به نقش زیربنایی فرهنگ در شکل گیری مناسبات جهانی نوین متفق القول و واقف هستند. بنابراین، برگزاری نشست رهبران مسلمان کشورهای حوزه بریکس صرفا یک جلسه رسمی هم اندیشی در قبال بحران های رو به تزاید امروز در جهان نیست.ما معتقدیم در این خصوص باید به یک الگوی جامع هم انديشی، همکاری و هم افزایی رسیده و بسیاری از مناسبات ديگر را در بطن و چارچوب همین الگوی پایدار هدایت کنیم. عزم رهبران حوزه بریکس در تحقق این الگوی کلان قابل تامل است.
طبق اخبار منتشر شده از نشست اخیر بریکس، جنابعالی به عنوان رئیس دستگاه دیپلماسی فرهنگی کشور سخنرانی مفصلی در خصوص مسائل جاری در جهان از جمله جنگ غزه ، جنگ 12 روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران و دیگر موارد در جمع رهبران دينی بریکس صورت داده اید. در خصوص این سخنرانی و اهمیت آن برای مخاطبان توضیح دهید.
در ابتدا لازم است به فرامتن این سخنرانی اشاره کنم. جمهوری اسلامی ایران در این نشست به عنوان کشوری که اخیرا مورد تجاوز دشمن صهیونیستی قرار گرفت و متقابلا، سخت ترین ضربه های ممکن را به این رژیم وارد ساخت مورد تحسین همگان قرار داشت. فراتر از آن، مواضع پیوسته جمهوری اسلامی ایران در دفاع از ملت فلسطین نقش بسیار مهمی در نگاه و تمرکز خاص اعضای بریکس بر مبانی و راهکارهای پیشنهادی ما ایفا نمود. در چنین بستری ابتدا تعریف روشنی از شرايط و وضعيت موجود جامعه جهانی ارائه شد و متعاقبا، به خظر ذاتی و ماهوی رژیم صهیونیستی و حامیان این رژیم برای بشریت و مصادیق این خطر در زمان گذشته، حال و آینده اشاره گرديد. در این نشست به وضوح تشریح شد که حوزه بریکس و شانگهای به عنوان دو مجموعه نوپا و پویا که کلیت ظهور آنها در ابعاد فرهنگی،اقتصادی و سیاسی منجر به خشم و وحشت دشمنان امنیت جهانی در واشنگتن و تل آویو شده است، باید مبارزه با يكجانبه گرايی، حمایت از حقوق بشر و تأکید بر همزیستی دینی را در صدر سیاستها و استراتژیهای فراگیر خودقرار دهند. پر واضح است که ترسیم و تدوین این استراتژی های فراگیر می تواند تبدیل به دغدغه ای مشترک در میان اعضای بریکس ( و متعاقبا شانگهای) شده و نقش جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری پیشتاز در مواجهه با جریان ظلم و سلطه در جهان برای دیگر اعضا کاملا ملموس و قابل درک است. تدوین راهبردهای کلان حوزه بریکس بر اساس دو مولفه ارزنده و عملگرایانه یعنی فرهنگ و جغرافیای سیاسی ، همکاری های
جمعی را تقویت و تهدیدات مشترك را در همه ابعاد مهار خواهد ساخت.
از این رو برگزاری نشست اخیر در برزیل یک نقطه عطف در مناسبات دينی حوزه بریکس به شمار می آید. شاید عده ای به صورت نادرست یا ناقص تصور کنند که ثمرات یک نشست صرفا در لحظات برگزاری آن باید تبلور پیدا کند! باید تاکید کنم که چنین تصوری با واقعيت بایسته های مدیریت مشترک فرهنگی و تبدیل آن به یک زیرساخت در تثبیت سایر همکاری ها سازگاری ندارد. دغدغه اصلی اعضای بریکس این است که با همت و اراده مشترک، ائتلافی بسازند که در گام نخست كشورهاي عضو و در گام هاي بعدی همه انسانها، فارغ از دین و قومیت، در سایه عدالت تضمین شده و امنیت بین المللی زندگی کنند. کمی سازی و کیفی سازی این هدف نیاز به هم اندیشی و هم افزایی مستمر دارد.در جریان برگزاری این نشست، به صورت جدی بر روی این مقوله تاکید شد و مواضع جمهوری اسلامی ایران مورد استقبال و توجه اعضا قرار گرفت.
به نقش زیربنایی و مهم فرهنگ در شکل گیری و استمرار همکاری های موثر حوزه بریکس در ابعاد گوناگون اشاره کردید.همکاری های اقتصادی و سیاسی در حوزه بریکس چگونه می تواند از دغدغه های فرهنگی مشترک تاثیر بپذیرد؟
مسائل فرهنگی دارای درونداد و برونداد هستند. محل تبلور این دروندادها در جهان امروز همین مجامع و بسترهای همکاری جمعی مانند بریکس و شانگهای است. ائتلافهای نوظهور نظیر بریکس علاوه بر آنکه فرصت مناسبی برای ایجاد توازن اقتصادی و سیاسی در جهان معاصر است فرصتی برای توسعه چند فرهنگی و توسعه شرق فرهنگی نه صرفاً شرق جغرافیایی است.دلیل سکوت عامدانه یا خشم جریان سلطه از هم افزایی رهبران دینی و فرهنگی حوزه بریکس کاملا مشخص و گویاست. فرهنگ نه یک ابزار و نه یک عامل انتزاعی، بلکه نیرو محرکه اصلی حیات جمعی کشورهای حوزه بریکس و شانگهای محسوب می شود. فرهنگ بسترها و فرامتنها را شکل داده و حتی به مناسبات کلان و خرد اقتصادی و سیاسی میان اعضا و پايدارنمودن آنها كمك نموده و معنا و جهت می دهد.
علاوه بر اين ، امروز در جایگاهی هستیم که جهان بیش از هر زمان دیگری نیازمند همدلی، همافزایی و همزیستی مسالمتآمیز است.در این شرایط پیچیده بینالمللی و تنشهای فزاینده منطقهای و جهانی، پرداختن به موضوعی همچون همزیستی ادیان نه تنها از منظر اخلاقی و انسانی بلکه از بعد استراتژیک و مدیریتی، ضروری و حیاتی است. پس در ابتدا باید نسبت به آنچه در نظام بین الملل رخ می دهد توصیفی مشترک و جامع صورت گیرد و متعاقبا، "وضعیت مطلوب "باید بر اساس این توصیف همه جانبه ترسیم و عملیاتی گردد. آنچه همه این اجزا را به یکدیگر پیوند می دهد، همان نگاه فرهنگی و تمدنی است.
هم افزایی رهبران ادیان در حوزه بریکس ظرفیت بالقوه ایست که باید تبدیل به گزاره های عینی و بالفعل شود. در این مسیر قدرتمندانه گام برداشته و خواهیم برداشت. محصول و خروجی هم افزایی حول این سرمایه راهبردی، ایجاد ثبات و پایداری در جهان، دفع تهدیدات مشترک در حوزه بریکس و خلق فرصت هایی است که حد یقفی برای آنها متصور نخواهیم بود.
جنابعالی علاوه بر دومین نشست رهبران مسلمان حوزه بریکس ، به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران در ششمین کنفرانس «جاده ابریشم معنوی: نقش ارزشهای معنوی و اخلاقی در نزدیکسازی ملتها و قارهها»در ریودوژانیرو نیز مشارکتی فعال داشته اید.لطفا در خصوص اهمیت این نشست نیز برای مخاطبان سخن بگویید.
ما اهمیت جاده ابریشم را فراتر از یک مسیر تجاری صرف دانسته و معتقدیم كه شكل گيری اين جاده، دستاورد فرهنگی -معنوی به همراه داشته و می تواند تبدیل به مجرایی جهت ارتقای همزیستی و هم افزایی کشورهای اين منطقه شود. تمرکز محض بر کارکرد اقتصادی جاده ابریشم ، ما را از قدرت ویژه آن در خلق بسترهای صلح و همکاری موثر میان تمدنها غافل می سازد. جاده ابریشم نماد و نشانه ای
از همزیستی مسالمت آمیز و همدلانه ادیان مختلف در راستای رسیدن به اهداف مشترک است. این اهداف مشترک در عصر کنونی گسترش یافته و به همان نسبت، نقش ظرفیت های جغرافیایی-فرهنگی مانند جاده ابریشم نیز در برهه حساس و سرنوشت ساز کنونی پررنگ تر
شده است. از دوران باستان تا قرون وسطی، مناطق تحت تأثیر جاده ابریشم شاهد شکلگیری جوامع متنوع و چندفرهنگی بودند که در آنها ادیان مختلف از جمله بودیسم، زرتشتیگری، مسیحیت، یهودیت و اسلام با احترام و صلح در کنار هم زیستهاند. این همزیستی صرفاً محدود به بُعد اقتصادي نبود، بلکه در ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نیز نمود داشته است. این تجربه ارزنده تاریخی باید تبدیل به یک دستاورد بزرگ در زمان حال و آینده شود. کشورهای دخیل در این منظومه، دارای ظرفیت های تمدنی و فرهنگی غیرقابل انکار و گسترده ای هستند که باید از آن به عنوان یک مولفه قدرت نرم جمعی در مسیر پیشبرد اهداف مشترک استفاده کنند. ما جاده ابریشم را یک نمونه تاریخی در اثبات نقش همزیستی فرهنگی و تمدنی تلقی می کنیم. این تجربه موفق تاریخی نشان می دهد همزیستی ادیان نه تنها امکانپذیر بلکه راهبردی و ثمر بخش بوده است، مشروط بر آنکه ارادهای مشترک در تبلور آن بر مبنای عدالت و حقانیت وجود داشته باشد.
توسعه چند فرهنگی و توسعه شرق فرهنگی نه صرفاً شرق جغرافیایی است.دلیل سکوت عامدانه یا خشم جریان سلطه از هم افزایی رهبران دینی و فرهنگی حوزه بریکس کاملا مشخص و گویاست. فرهنگ نه یک ابزار و نه یک عامل انتزاعی، بلکه نیرو محرکه اصلی حیات جمعی کشورهای حوزه بریکس و شانگهای محسوب می شود. فرهنگ بسترها و فرامتنها را شکل داده و حتی به مناسبات کلان و خرد اقتصادی و سیاسی میان اعضا نیز معنا و جهت می دهد.انتظار مي رودچنین نشستهایی به تحقق این امر مهم کمک کند. امروز در جایگاهی هستیم که جهان بیش از هر زمان دیگری نیازمند همدلی، همافزایی و همزیستی مسالمتآمیز است.در این شرایط پیچیده بینالمللی و تنشهای فزاینده منطقهای و جهانی، پرداختن به موضوعی همچون همزیستی ادیان نه تنها از منظر اخلاقی و انسانی بلکه از بعد استراتژیک و مدیریتی، ضروری و حیاتی است. پس در ابتدا باید نسبت به آنچه در نظام بین الملل رخ می دهد توصیفی مشترک و جامع صورت گیرد و متعاقبا، "وضعیت مطلوب "باید بر اساس این توصیف همه جانبه ترسیم و عملیاتی گردد. آنچه همه این اجزا را به یکدیگر پیوند می دهد، همان نگاه فرهنگی و تمدنی است.
هم افزایی رهبران ادیان در حوزه بریکس ظرفیت بالقوه ایست که باید تبدیل به اقداماتي عینی و بالفعل شود. ما در این مسیر قدرتمندانه گام برداشته و خواهیم برداشت. محصول و خروجی هم افزایی حول این سرمایه راهبردی، ایجاد ثبات و پایداری در جهان، دفع تهدیدات مشترک در حوزه بریکس و خلق فرصتهایی است که حد یقفی برای آنها متصور نخواهیم بود.
جنابعالی علاوه بر دومین نشست رهبران مسلمان حوزه بریکس ، به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران در ششمین کنفرانس «جاده ابریشم معنوی: نقش ارزشهای معنوی و اخلاقی در نزدیکسازی ملتها و قارهها»در ریودوژانیرو نیز مشارکتی فعال داشته اید.لطفا در خصوص اهمیت این نشست نیز برای مخاطبان سخن بگویید.
ما اهمیت جاده ابریشم را فراتر از یک مسیر تجاری صرف دانسته و معتقدیم این مسير تاریخی می تواند تبدیل به مجرایی جهت ارتقای همزیستی و هم افزایی کشورهای عضو اين مسير در جهان امروز شود. تمرکز محض بر کارکرد اقتصادی جاده ابریشم ، ما را از قدرت ویژه آن در خلق بسترهای صلح و همکاری موثر میان تمدنها غافل می سازد. جاده ابریشم نماد و نشانه ای از همزیستی مسالمات آمیز و همدلانه ادیان مختلف در راستای رسیدن به اهداف مشترک است. این اهداف مشترک در عصر کنونی گسترش یافته و به همان نسبت، نقش ظرفیتهای جغرافیایی-فرهنگی مانند جاده ابریشم نیز در برهه حساس و سرنوشت ساز کنونی پررنگ تر شده است. از دوران باستان تا قرون وسطی، مناطق تحت تأثیر جاده ابریشم شاهد شکلگیری جوامع متنوع و چندفرهنگی بودند که در آنها ادیان مختلف از جمله بودیسم، زرتشتیگری، مسیحیت، یهودیت و اسلام با احترام و صلح در کنار هم زیستهاند. این همزیستی صرفاً محدود به تبادلات اقتصاي نبود، بلکه در ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نیز نمود داشته است. این تجربه ارزنده تاریخی باید تبدیل به یک دستاورد بزرگ در زمان حال و آینده شود. کشورهای دخیل در این منظومه، دارای ظرفیتهای تمدنی و فرهنگی غیرقابل انکار و گسترده ای هستند که باید از آن به عنوان یک مولفه قدرت نرم جمعی در مسیر پیشبرد اهداف مشترک استفاده کنند. ما جاده ابریشم را یک نمونه تاریخی در اثبات نقش همزیستی فرهنگی و تمدنی تلقی می کنیم. این تجربه موفق تاریخی نشان می دهد همزیستی ادیان نه تنها امکانپذیر بلکه راهبردی و ثمر بخش بوده است، مشروط بر آنکه ارادهای مشترک در تبلور آن بر مبنای عدالت و حقانیت وجود داشته باشد
با حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمد مهدی ایمانی پور صورت داده ایم که از نظرتان می گذرد:
کلیت اهمیت برگزاری دومین نشست رهبران دینی کشورهای بریکس در برزیل را با توجه به فرامتن و بستری که نظام بین الملل امروز در آن به سر می برد چگونه ارزیابی می کنید؟
دومین نشست رهبران دينی حوزه بریکس با دعوت و حمايت طرف های روسی و برزيلی برگزار شد. برگزاری این نشست نقش مهم و موثری در رساندن پیام صلح ودوستی ایران و عزم کشورمان در مقابله با جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و نقاط گوناگون جهان اسلام داشته و آثار و تبعات آن را قطعا در سیاست گذاری اعضای بریکس در قبال این بحران ظالمانه و ضد انسانی مشاهده خواهیم کرد. محل برگزاری این نشست در کشور برزيل بود. کشوری که در جریان جنایات رژیم صهیونیستی در نوار غزه مسئولانه در برابر فشارهای مشترک تل آویو و واشنگتن ایستاد .همچنین در جریان تجاوز وقیحانه رژیم صهیونیستی و آمریکا به خاک مقدس کشورمان، برزیل از جمله کشورهایی بود که صراحتا این تجاوز را محکوم نمود. در جریان ملاقات های دوجانبه و چندجانبه خود، تشکر خود را از دولت آقای داسیلوا و دیگر مقامات این کشور اعلام کردیم.هم اندیشی و هم افزایی رهبران اديان حوزه بریکس در قبال بحران های بین المللی نه تنها یک مطلوبیت، بلکه یک الزام محسوب می شود. اساسا نمی توان
تبلور یک مدل حکمرانی و مدیریت جمعی در جهان را بدون در نظر گرفتن ریشه ها و پیوسته ای فرهنگی آن تصور کرد. حوزه بریکس نیز نسبت به نقش زیربنایی فرهنگ در شکل گیری مناسبات جهانی نوین متفق القول و واقف هستند. بنابراین، برگزاری نشست رهبران مسلمان کشورهای حوزه بریکس صرفا یک جلسه رسمی هم اندیشی در قبال بحران های رو به تزاید امروز در جهان نیست.ما معتقدیم در این خصوص باید به یک الگوی جامع هم انديشی، همکاری و هم افزایی رسیده و بسیاری از مناسبات ديگر را در بطن و چارچوب همین الگوی پایدار هدایت کنیم. عزم رهبران حوزه بریکس در تحقق این الگوی کلان قابل تامل است.
طبق اخبار منتشر شده از نشست اخیر بریکس، جنابعالی به عنوان رئیس دستگاه دیپلماسی فرهنگی کشور سخنرانی مفصلی در خصوص مسائل جاری در جهان از جمله جنگ غزه ، جنگ 12 روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران و دیگر موارد در جمع رهبران دينی بریکس صورت داده اید. در خصوص این سخنرانی و اهمیت آن برای مخاطبان توضیح دهید.
در ابتدا لازم است به فرامتن این سخنرانی اشاره کنم. جمهوری اسلامی ایران در این نشست به عنوان کشوری که اخیرا مورد تجاوز دشمن صهیونیستی قرار گرفت و متقابلا، سخت ترین ضربه های ممکن را به این رژیم وارد ساخت مورد تحسین همگان قرار داشت. فراتر از آن، مواضع پیوسته جمهوری اسلامی ایران در دفاع از ملت فلسطین نقش بسیار مهمی در نگاه و تمرکز خاص اعضای بریکس بر مبانی و راهکارهای پیشنهادی ما ایفا نمود. در چنین بستری ابتدا تعریف روشنی از شرايط و وضعيت موجود جامعه جهانی ارائه شد و متعاقبا، به خظر ذاتی و ماهوی رژیم صهیونیستی و حامیان این رژیم برای بشریت و مصادیق این خطر در زمان گذشته، حال و آینده اشاره گرديد. در این نشست به وضوح تشریح شد که حوزه بریکس و شانگهای به عنوان دو مجموعه نوپا و پویا که کلیت ظهور آنها در ابعاد فرهنگی،اقتصادی و سیاسی منجر به خشم و وحشت دشمنان امنیت جهانی در واشنگتن و تل آویو شده است، باید مبارزه با يكجانبه گرايی، حمایت از حقوق بشر و تأکید بر همزیستی دینی را در صدر سیاستها و استراتژیهای فراگیر خودقرار دهند. پر واضح است که ترسیم و تدوین این استراتژی های فراگیر می تواند تبدیل به دغدغه ای مشترک در میان اعضای بریکس ( و متعاقبا شانگهای) شده و نقش جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری پیشتاز در مواجهه با جریان ظلم و سلطه در جهان برای دیگر اعضا کاملا ملموس و قابل درک است. تدوین راهبردهای کلان حوزه بریکس بر اساس دو مولفه ارزنده و عملگرایانه یعنی فرهنگ و جغرافیای سیاسی ، همکاری های
جمعی را تقویت و تهدیدات مشترك را در همه ابعاد مهار خواهد ساخت.
از این رو برگزاری نشست اخیر در برزیل یک نقطه عطف در مناسبات دينی حوزه بریکس به شمار می آید. شاید عده ای به صورت نادرست یا ناقص تصور کنند که ثمرات یک نشست صرفا در لحظات برگزاری آن باید تبلور پیدا کند! باید تاکید کنم که چنین تصوری با واقعيت بایسته های مدیریت مشترک فرهنگی و تبدیل آن به یک زیرساخت در تثبیت سایر همکاری ها سازگاری ندارد. دغدغه اصلی اعضای بریکس این است که با همت و اراده مشترک، ائتلافی بسازند که در گام نخست كشورهاي عضو و در گام هاي بعدی همه انسانها، فارغ از دین و قومیت، در سایه عدالت تضمین شده و امنیت بین المللی زندگی کنند. کمی سازی و کیفی سازی این هدف نیاز به هم اندیشی و هم افزایی مستمر دارد.در جریان برگزاری این نشست، به صورت جدی بر روی این مقوله تاکید شد و مواضع جمهوری اسلامی ایران مورد استقبال و توجه اعضا قرار گرفت.
به نقش زیربنایی و مهم فرهنگ در شکل گیری و استمرار همکاری های موثر حوزه بریکس در ابعاد گوناگون اشاره کردید.همکاری های اقتصادی و سیاسی در حوزه بریکس چگونه می تواند از دغدغه های فرهنگی مشترک تاثیر بپذیرد؟
مسائل فرهنگی دارای درونداد و برونداد هستند. محل تبلور این دروندادها در جهان امروز همین مجامع و بسترهای همکاری جمعی مانند بریکس و شانگهای است. ائتلافهای نوظهور نظیر بریکس علاوه بر آنکه فرصت مناسبی برای ایجاد توازن اقتصادی و سیاسی در جهان معاصر است فرصتی برای توسعه چند فرهنگی و توسعه شرق فرهنگی نه صرفاً شرق جغرافیایی است.دلیل سکوت عامدانه یا خشم جریان سلطه از هم افزایی رهبران دینی و فرهنگی حوزه بریکس کاملا مشخص و گویاست. فرهنگ نه یک ابزار و نه یک عامل انتزاعی، بلکه نیرو محرکه اصلی حیات جمعی کشورهای حوزه بریکس و شانگهای محسوب می شود. فرهنگ بسترها و فرامتنها را شکل داده و حتی به مناسبات کلان و خرد اقتصادی و سیاسی میان اعضا و پايدارنمودن آنها كمك نموده و معنا و جهت می دهد.
علاوه بر اين ، امروز در جایگاهی هستیم که جهان بیش از هر زمان دیگری نیازمند همدلی، همافزایی و همزیستی مسالمتآمیز است.در این شرایط پیچیده بینالمللی و تنشهای فزاینده منطقهای و جهانی، پرداختن به موضوعی همچون همزیستی ادیان نه تنها از منظر اخلاقی و انسانی بلکه از بعد استراتژیک و مدیریتی، ضروری و حیاتی است. پس در ابتدا باید نسبت به آنچه در نظام بین الملل رخ می دهد توصیفی مشترک و جامع صورت گیرد و متعاقبا، "وضعیت مطلوب "باید بر اساس این توصیف همه جانبه ترسیم و عملیاتی گردد. آنچه همه این اجزا را به یکدیگر پیوند می دهد، همان نگاه فرهنگی و تمدنی است.
هم افزایی رهبران ادیان در حوزه بریکس ظرفیت بالقوه ایست که باید تبدیل به گزاره های عینی و بالفعل شود. در این مسیر قدرتمندانه گام برداشته و خواهیم برداشت. محصول و خروجی هم افزایی حول این سرمایه راهبردی، ایجاد ثبات و پایداری در جهان، دفع تهدیدات مشترک در حوزه بریکس و خلق فرصت هایی است که حد یقفی برای آنها متصور نخواهیم بود.
جنابعالی علاوه بر دومین نشست رهبران مسلمان حوزه بریکس ، به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران در ششمین کنفرانس «جاده ابریشم معنوی: نقش ارزشهای معنوی و اخلاقی در نزدیکسازی ملتها و قارهها»در ریودوژانیرو نیز مشارکتی فعال داشته اید.لطفا در خصوص اهمیت این نشست نیز برای مخاطبان سخن بگویید.
ما اهمیت جاده ابریشم را فراتر از یک مسیر تجاری صرف دانسته و معتقدیم كه شكل گيری اين جاده، دستاورد فرهنگی -معنوی به همراه داشته و می تواند تبدیل به مجرایی جهت ارتقای همزیستی و هم افزایی کشورهای اين منطقه شود. تمرکز محض بر کارکرد اقتصادی جاده ابریشم ، ما را از قدرت ویژه آن در خلق بسترهای صلح و همکاری موثر میان تمدنها غافل می سازد. جاده ابریشم نماد و نشانه ای
از همزیستی مسالمت آمیز و همدلانه ادیان مختلف در راستای رسیدن به اهداف مشترک است. این اهداف مشترک در عصر کنونی گسترش یافته و به همان نسبت، نقش ظرفیت های جغرافیایی-فرهنگی مانند جاده ابریشم نیز در برهه حساس و سرنوشت ساز کنونی پررنگ تر
شده است. از دوران باستان تا قرون وسطی، مناطق تحت تأثیر جاده ابریشم شاهد شکلگیری جوامع متنوع و چندفرهنگی بودند که در آنها ادیان مختلف از جمله بودیسم، زرتشتیگری، مسیحیت، یهودیت و اسلام با احترام و صلح در کنار هم زیستهاند. این همزیستی صرفاً محدود به بُعد اقتصادي نبود، بلکه در ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نیز نمود داشته است. این تجربه ارزنده تاریخی باید تبدیل به یک دستاورد بزرگ در زمان حال و آینده شود. کشورهای دخیل در این منظومه، دارای ظرفیت های تمدنی و فرهنگی غیرقابل انکار و گسترده ای هستند که باید از آن به عنوان یک مولفه قدرت نرم جمعی در مسیر پیشبرد اهداف مشترک استفاده کنند. ما جاده ابریشم را یک نمونه تاریخی در اثبات نقش همزیستی فرهنگی و تمدنی تلقی می کنیم. این تجربه موفق تاریخی نشان می دهد همزیستی ادیان نه تنها امکانپذیر بلکه راهبردی و ثمر بخش بوده است، مشروط بر آنکه ارادهای مشترک در تبلور آن بر مبنای عدالت و حقانیت وجود داشته باشد.
توسعه چند فرهنگی و توسعه شرق فرهنگی نه صرفاً شرق جغرافیایی است.دلیل سکوت عامدانه یا خشم جریان سلطه از هم افزایی رهبران دینی و فرهنگی حوزه بریکس کاملا مشخص و گویاست. فرهنگ نه یک ابزار و نه یک عامل انتزاعی، بلکه نیرو محرکه اصلی حیات جمعی کشورهای حوزه بریکس و شانگهای محسوب می شود. فرهنگ بسترها و فرامتنها را شکل داده و حتی به مناسبات کلان و خرد اقتصادی و سیاسی میان اعضا نیز معنا و جهت می دهد.انتظار مي رودچنین نشستهایی به تحقق این امر مهم کمک کند. امروز در جایگاهی هستیم که جهان بیش از هر زمان دیگری نیازمند همدلی، همافزایی و همزیستی مسالمتآمیز است.در این شرایط پیچیده بینالمللی و تنشهای فزاینده منطقهای و جهانی، پرداختن به موضوعی همچون همزیستی ادیان نه تنها از منظر اخلاقی و انسانی بلکه از بعد استراتژیک و مدیریتی، ضروری و حیاتی است. پس در ابتدا باید نسبت به آنچه در نظام بین الملل رخ می دهد توصیفی مشترک و جامع صورت گیرد و متعاقبا، "وضعیت مطلوب "باید بر اساس این توصیف همه جانبه ترسیم و عملیاتی گردد. آنچه همه این اجزا را به یکدیگر پیوند می دهد، همان نگاه فرهنگی و تمدنی است.
هم افزایی رهبران ادیان در حوزه بریکس ظرفیت بالقوه ایست که باید تبدیل به اقداماتي عینی و بالفعل شود. ما در این مسیر قدرتمندانه گام برداشته و خواهیم برداشت. محصول و خروجی هم افزایی حول این سرمایه راهبردی، ایجاد ثبات و پایداری در جهان، دفع تهدیدات مشترک در حوزه بریکس و خلق فرصتهایی است که حد یقفی برای آنها متصور نخواهیم بود.
جنابعالی علاوه بر دومین نشست رهبران مسلمان حوزه بریکس ، به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران در ششمین کنفرانس «جاده ابریشم معنوی: نقش ارزشهای معنوی و اخلاقی در نزدیکسازی ملتها و قارهها»در ریودوژانیرو نیز مشارکتی فعال داشته اید.لطفا در خصوص اهمیت این نشست نیز برای مخاطبان سخن بگویید.
ما اهمیت جاده ابریشم را فراتر از یک مسیر تجاری صرف دانسته و معتقدیم این مسير تاریخی می تواند تبدیل به مجرایی جهت ارتقای همزیستی و هم افزایی کشورهای عضو اين مسير در جهان امروز شود. تمرکز محض بر کارکرد اقتصادی جاده ابریشم ، ما را از قدرت ویژه آن در خلق بسترهای صلح و همکاری موثر میان تمدنها غافل می سازد. جاده ابریشم نماد و نشانه ای از همزیستی مسالمات آمیز و همدلانه ادیان مختلف در راستای رسیدن به اهداف مشترک است. این اهداف مشترک در عصر کنونی گسترش یافته و به همان نسبت، نقش ظرفیتهای جغرافیایی-فرهنگی مانند جاده ابریشم نیز در برهه حساس و سرنوشت ساز کنونی پررنگ تر شده است. از دوران باستان تا قرون وسطی، مناطق تحت تأثیر جاده ابریشم شاهد شکلگیری جوامع متنوع و چندفرهنگی بودند که در آنها ادیان مختلف از جمله بودیسم، زرتشتیگری، مسیحیت، یهودیت و اسلام با احترام و صلح در کنار هم زیستهاند. این همزیستی صرفاً محدود به تبادلات اقتصاي نبود، بلکه در ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نیز نمود داشته است. این تجربه ارزنده تاریخی باید تبدیل به یک دستاورد بزرگ در زمان حال و آینده شود. کشورهای دخیل در این منظومه، دارای ظرفیتهای تمدنی و فرهنگی غیرقابل انکار و گسترده ای هستند که باید از آن به عنوان یک مولفه قدرت نرم جمعی در مسیر پیشبرد اهداف مشترک استفاده کنند. ما جاده ابریشم را یک نمونه تاریخی در اثبات نقش همزیستی فرهنگی و تمدنی تلقی می کنیم. این تجربه موفق تاریخی نشان می دهد همزیستی ادیان نه تنها امکانپذیر بلکه راهبردی و ثمر بخش بوده است، مشروط بر آنکه ارادهای مشترک در تبلور آن بر مبنای عدالت و حقانیت وجود داشته باشد

تیتر خبرها
تیترهای روزنامه
-
تسهیلگری و توسعه زیرساختها توافقات اقتصادی را عملیاتی میکند
-
شانگهای قدرت چندجانبهگرایی را به نمایش گذاشت
-
توطئه بزرگ در سرزمین سروها
-
تسهیل مالی محور توسعه اقتصادی
-
ناوگان جهانی مقاومت
-
ایران با عصاره تکنولوژی غرب جنگید
-
فرصتهای نوین صادراتی
-
فرونشست زمین چگونه ما را تهدید میکند؟
-
انعکاس یک منازعه بر بازارسرمایه آمریکا
-
ترامپ و برداشتن نقاب صلحجویی
-
نشست رهبران ادیان مقوم ائتلاف بریکس است