اثر فضای مجازی و پلتفرم‌های داخلی بر رشد مشاغل خرد و خانگی بررسی شد؛

راهی‌نو برای شکوفایی اقتصاد مردمی

گروه اقتصادی 
تحولات فناورانه در دهه‌های اخیر، مفهوم سنتی اقتصاد را دستخوش تغییراتی بنیادی کرده است. امروزه، مفاهیمی چون کار از خانه، فروش مستقیم آنلاین و کسب‌وکارهای بدون دفتر تنها عبارات مدرن و فانتزی نیستند؛ بلکه به بخشی از واقعیت اقتصاد روز کشور تبدیل‌شده‌اند. رشد اینترنت، گسترش گوشی‌های هوشمند و نفوذ چشمگیر فضای مجازی در سبک زندگی، بستری را فراهم کرده تا مفهومی نوظهور به نام اقتصاد پلتفرمی در دل اقتصاد ملی شکل بگیرد و به تدریج به یکی از ارکان آینده‌نگر توسعه اقتصادی بدل شود. در شرایطی که اقتصاد جهانی با موجی از رکود، کاهش نرخ اشتغال رسمی و تغییر ساختار بازار کار مواجه است، کشورهای مختلف در جست‌وجوی راهکارهایی برای افزایش بهره‌وری و ایجاد فرصت‌های اشتغال غیرمتمرکز هستند. در این میان، کسب‌وکارهای خانگی و مشاغل خرد مبتنی بر پلتفرم‌های دیجیتال به عنوان یکی از راهبردهای موفق موردتوجه قرارگرفته‌اند. جمهوری اسلامی ایران نیز با تکیه بر ظرفیت‌های داخلی، نیروی انسانی خلاق و جوان و توسعه پلتفرم‌های بومی، توانسته گام‌های مؤثری در این زمینه بردارد. در واقع، این تغییر پارادایم در فضای اقتصادی کشور نه‌تنها پاسخی به نیاز اشتغال‌زایی پایدار و کم‌هزینه است، بلکه بازتابی از شکل‌گیری اقتصاد مقاومتی در بستر نوآوری‌های فناورانه است. فرصت‌های ارائه‌شده از سوی پلتفرم‌های داخلی، موجب شده تا شمار گسترده‌ای از مردم به ویژه زنان خانه‌دار، دانشجویان، روستائیان و افراد دارای مهارت‌های فنی بتوانند بدون نیاز به سرمایه‌های هنگفت یا زیرساخت‌های فیزیکی، فعالیت اقتصادی مستقل خود را آغاز کنند. نکته مهم آن است که اقتصاد پلتفرمی در کشور تنها یک مدل اقتصادی نیست؛ بلکه نشانه‌ای از تحول در نگاه اجتماعی و فرهنگی نسبت به مفهوم کار، تولید و ارزش‌آفرینی است. امروز دیگر کار کردن به معنای حضور در ادارات یا کارخانه‌ها نیست؛ بلکه فرد می‌تواند با یک گوشی موبایل و اینترنت، به ارائه خدمت یا تولید محصول بپردازد و در کنار رفع نیازهای اقتصادی خود، سهمی در رشد اقتصادی کشور داشته باشد. با این حال، مسیر توسعه این مدل نوین اقتصادی، نیازمند شناخت دقیق فرصت‌ها، موانع و راهکارهای اجرایی است. زیرا هرچند مزایای این فضا انکارناپذیر است، اما بی‌توجهی به تنظیم‌گری، آموزش، زیرساخت و حمایت هدفمند، می‌تواند به ضعف‌های ساختاری و ناپایداری فعالیت‌ها و چه‌بسا تهدید برخی از مشاغل سنتی بینجامد. در ادامه این گزارش، به بررسی تأثیر پلتفرم‌های داخلی بر رشد مشاغل خانگی، فرصت‌های بالقوه اقتصاد پلتفرمی، چالش‌های ساختاری موجود و مهم‌تر از همه، مؤلفه‌های موردنیاز برای مدیریت و تقویت این جریان نوین اقتصادی می‌پردازیم که در ادامه می‌خوانید.
اقتصاد پلتفرمی (Platform Economy) مدلی از فعالیت اقتصادی است که در آن، کسب‌وکارها و افراد از طریق بسترهای دیجیتال و پلتفرم‌های واسطه‌گر به یکدیگر متصل می‌شوند. این پلتفرم‌ها می‌توانند در قالب فروشگاه‌های آنلاین، بازارهای واسطه‌ای، پلتفرم‌های ارائه خدمات، شبکه‌های اجتماعی یا اپلیکیشن‌های موبایلی فعالیت کنند.
 در این مدل، قدرت در دست کسی است که بتواند زنجیره ارتباط بین تولیدکننده، خدمت‌گیرنده و مشتری را به‌خوبی مدیریت کند. در کشورمان، پلتفرم‌هایی نظیر دیجی‌کالا، با سلام، روبیکا، آی‌گپ، شیپور و چه‌بسا برخی کانال‌ها و صفحات در شبکه‌های اجتماعی داخلی، نقش چشمگیری در رشد این نوع اقتصاد ایفا کرده‌اند. بسیاری از مشاغل خرد، از صنایع‌دستی گرفته تا فروش غذاهای خانگی، لباس‌های محلی، خدمات آموزشی و مشاوره‌های آنلاین، از این بسترها بهره‌برداری کرده‌اند.
 فرصت‌های رشد مشاغل خانگی در سایه پلتفرم‌ها
سهولت دسترسی به بازار: صاحبان مشاغل خانگی دیگر نیازی به حضور در بازارهای فیزیکی ندارند و می‌توانند با کمترین هزینه به بازارهای گسترده‌تری دست پیدا کنند.
حذف واسطه‌ها: پلتفرم‌ها امکان فروش مستقیم محصول یا خدمات به مشتری را فراهم می‌کنند و به این ترتیب، حاشیه سود تولیدکننده افزایش می‌یابد.
ارتقای عدالت اقتصادی: این مدل به افراد ساکن مناطق محروم یا دورافتاده نیز اجازه می‌دهد در بازار ملی یا منطقه‌ای حضور یابند.
اشتغال‌زایی غیرمتمرکز: برخلاف صنایع بزرگ که به طورمعمول متمرکز هستند، مشاغل خانگی از طریق پلتفرم‌ها می‌توانند در سراسر کشور پراکنده شوند و به توسعه متوازن اقتصادی کمک کنند.
چالش‌ها و تهدیدهای پنهان اقتصاد پلتفرمی
با وجود فرصت‌های فراوان، اقتصاد پلتفرمی با تهدیدها و چالش‌هایی نیز مواجه است که در صورت عدم مدیریت صحیح، می‌توانند بنیان‌های این مدل اقتصادی نوپا را تضعیف کنند.
نبود چارچوب حقوقی شفاف: بسیاری از این مشاغل در ساختار رسمی اقتصاد تعریف‌نشده‌اند، بیمه و مالیات‌شان مشخص نیست و در معرض ریسک‌ قرار دارند.
ضعف زیرساخت‌های فنی و اینترنتی در مناطق محروم: عدم دسترسی مناسب به اینترنت پرسرعت می‌تواند امکان رشد این نوع مشاغل را محدود کند.
ناپایداری درآمدها: وابستگی بالا به فضای مجازی و الگوریتم‌های پلتفرم‌ها ممکن است درآمد فعالان این بخش را با نوسان‌های شدید مواجه سازد.
نبود استانداردهای کیفی: در غیاب نظارت رسمی، اعتمادسازی در بین مشتریان دشوار است و این می‌تواند به افت اعتبار مشاغل خرد منجر شود.
 ضرورت سیاست‌گذاری هدفمند برای تقویت اقتصاد خانگی دیجیتال
اگرچه پلتفرم‌ها بستری مهم برای رشد مشاغل خانگی به شمار می‌آیند، اما بدون حمایت و برنامه‌ریزی دقیق دولت، نمی‌توان انتظار داشت که این ظرفیت بالقوه به نتایج پایدار و بلندمدت منجر شود. برخی راهکارهای پیشنهادی در این حوزه عبارت‌ از ایجاد نهادهای پشتیبان در سطح استانی و ملی برای حمایت از کارآفرینان خانگی، تدوین مقررات ساده و شفاف برای ثبت، بیمه و مالیات این مشاغل، ارتقای سواد دیجیتال و آموزش‌های فنی برای صاحبان کسب‌وکارهای خرد، تقویت زیرساخت‌های اینترنتی، پرداخت آنلاین و خدمات لجستیکی و تشویق پلتفرم‌های داخلی برای توسعه خدمات مبتنی بر بومی‌سازی می‌باشد. 
 سخن پایانی
تجربه رشد اقتصاد پلتفرمی و توسعه کسب‌وکارهای خانگی در کشور، نمایانگر قدرت تحول‌آفرین فناوری، خلاقیت و نقش‌آفرینی مردم در بستری بومی و باثبات است. امروز، پلتفرم‌های دیجیتال نه‌فقط یک ابزار ساده برای فروش کالا یا ارائه خدمات هستند، بلکه به فضایی تبدیل‌شده‌اند که در آن، صدها هزار نفر می‌توانند بدون نیاز به سرمایه‌گذاری سنگین، فعالیت اقتصادی داشته باشند، هویت شغلی مستقل پیدا کنند و در رشد اقتصادی کشور سهیم شوند. از سوی دیگر، رشد این فضا توانسته بخشی از گره‌های اقتصادی کشور در حوزه اشتغال، نابرابری فرصت‌ها و چه‌بسا مهاجرت معکوس به روستاها را باز کند. کسب‌وکارهای خانگی از طریق اقتصاد دیجیتال می‌توانند بازار هدف خود را از محله و شهر فراتر برده و به مشتریان ملی و بین‌المللی دست یابند. این یعنی تحقق واقعی اقتصاد مقاومتی، آن گونه که در سیاست‌های کلان ترسیم‌شده است: متکی بر مردم، خلاق، تاب آور و مستقل از منابع سنتی. با این حال، تداوم این مسیر موفقیت‌آمیز نیازمند توجه جدی به الزامات سیاست‌گذاری و اقتصادی دیجیتال است. زیرساخت‌های فنی پایدار، قوانین حمایتی اما منعطف، آموزش‌ مهارت‌های دیجیتال، حمایت بیمه‌ای و مالیاتی، و اتصال فعالان اقتصادی خرد به زنجیره‌های تأمین رسمی، ازجمله عوامل کلیدی برای پایداری این مدل اقتصادی هستند.
 همچنین لازم است نقش پلتفرم‌های داخلی به عنوان تسهیلگر رشد، به درستی تنظیم و تقویت شود تا مسیر رقابت منصفانه، اعتماد عمومی و عدالت اقتصادی حفظ گردد. از طرفی، یکی از فرصت‌های طلایی پیش‌رو، همگرایی میان توسعه اقتصاد پلتفرمی و سیاست‌های کلان اشتغال، توسعه روستایی و جوان‌گرایی اقتصادی است. هر چقدر مشاغل خانگی از بستر دیجیتال رسمیت بیشتری پیدا کنند، به همان میزان وابستگی اقتصاد به ساختارهای سنگین و ناکارآمد گذشته کاهش خواهد یافت و انرژی انسانی کشور به سمت تولید، ارزش‌آفرینی و نوآوری هدایت خواهد شد. 
در نهایت، اقتصاد پلتفرمی و کسب‌وکارهای خانگی، نه رقیب بازارهای سنتی، بلکه مکملی انعطاف‌پذیر برای اقتصاد ملی هستند که اگر با دقت هدایت و حمایت شوند، می‌توانند سهم مؤثری در تحقق برنامه‌های توسعه اقتصادی، کاهش بیکاری و افزایش مشارکت مردمی در چرخه تولید داشته باشند. امروز، فرصت آن است که با نگاه جامع و رو به آینده، از این ظرفیت بومی به بهترین شکل بهره‌برداری کنیم و اقتصاد مردم‌پایه را به واقعیت هرچه‌تمام‌تر تبدیل سازیم.
راهی‌نو برای شکوفایی اقتصاد مردمی